سیّد رضا فاطمی ::
شنبه 86/1/11 ساعت 12:40 صبح
بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علی المهدی
سلام بر مولای عزیزمان. کسی که وجودمان از برکت وجود اوست. او که بهار موجوداتش خوانند که ربیع الانام است.
مولایی که زندگیمان از اوست که ساری و جاری گشته.
و ما...؛ هستیم و زندگی می کنیم و آنانی که خیلی خوبشان می دانیم شاید در زندگیهاشان یاد او هم هستند.
آری، مردم زندگی می کنند و هر از گاه یادی هم از او...
هدف از خلقت شاید در افق برنامه های بلند مدت بعضی مان جا بگیرد، اما هدفهای مهمتر هم انگار این روزها کم نباشه
اگر روزگاری ...
این حرفها خریدار نداره. می دونم. مخصوصا این روزها که مردم دور هم هستند و شاد...
این روزها که از هر کس و هر چیز می توان سخن راند، تا بتوان خوش بود.
شاید مسئولیت ها و راه جستن ها وقتی آدم جای خودش و مسیر و مهم تر...
وقتی آدم هدفش عوض شد.
اصلا من چی می گم. انگار نمی دونن اصلا یه عده ای که هدفی هم برای این بشر متصور هست.
اشتباه نکنید. از نیهیلیستها حرف نمی زنم. از همین دور و بریهای خودمون می گم.
همین هایی که تا می خوایم دو کلمه حرف حساب باهاشون بزنیم بهشون بر می خوره و شروع می کنن به تعریف که شما کجا بودید اون زمانی که ما برای انقلاب فلان می کردیم و ...
یه وقتایی دیگه آدم می مونه.
نشسته بودم چند روز پیش با خودم فکر می کردم...
خدا نکنه یه روزی بیاد که نگاه کنم به خودم و بخندم به همه اون چیزایی که الان برام...
نمیدونم. شاید هم نباید چیزی بگم.
اما الان اقل چیزی که می دونم بهش راغب هستم اینه. خدا کنه زود محقق بشه. چون اگه راه طولانی شد. شاید من رهروش نباشم.
اللهم انا نرغب الیک فی دولة کریمة تعز به الاسلام و اهله و تذل به النفاق و اهله.
یا علی
نوشته های دیگران()