سیّد رضا فاطمی ::
یکشنبه 86/9/4 ساعت 11:59 عصر
عصر غربت لاله هاست، اینجا کسی دیگر از شهیدان نمی گوید
از آنان که تلاطمی هستند در این دنیای سرد و سکوت
ما بعد از شما هیچ نکردیم، چفیه هایتان را به دست فراموشی سپردیم و وصیت نامه هایتان را نخوانده رها کردیم.
پلاکهایتان را که تا دیروز نشانی از شما بود امروز گمنام مانده است.
کسی دیگر به سراغ سربندهایتان نمی رود و دیگر کسی نیست که در وصف گلهای لاله شاعرانه ترین احساسش را بسراید و بگوید چرا آلاله آنقدر سرخ است.
چرا کسی نپرسید مزار باکری کجاست؟؟؟
چرا وقتی گفتیم: یک گردان که همگی سربند یا حسین (علیه السلام) بسته بودند شهید شدند، کسی تعجب نکرد؟
چرا وقتی گفتند: « تنی معبر عبور دیگران از میدان مین شد » شانه ای نلرزید؟!
چرا نمی دانیم شیمایی چیست و زخم شیمیایی چقدر دردناک است و چطورمی شود یک عمر با درد زیست
نمی دانم که چرا کسی نپرسید چگونه خدا خرمشهر را آزاد کرد!!!!
ای شیهدان ما بعد از شما هیچ نکردیم؛
آن ندای یاحسین (علیه السلام) که ما را به کربلا نزدیک و نزدیکتر می کرد دیگر بگوش نمی رسد.
یادتان هست که گفتید سرخی خونمان را به سیاهی چادرتان به امانت می دهیم.
ما امانت دار خوبی نبودیم و خونتان را فرش راه رهگذاران کردیم.
یادتان هست هنگامی که گفتید:
رفتیم تا آسمانی شویم و شما بمانید و بگویید که بر یاران خمینی (رحمة الله علیه) چه گذشت.
ما ماندیم تا امروز از آنان بگوییم.
و فریاد برآوریم « ما از این گردنه آسان نگذشتیم ای قوم »
ما ماندیم که نه یک هفته بلکه سالهای سال از آنان بگوییم.
چرا که خون آنان است که می تپد.
و یادمان نرود که اگر امروز در آسایش زندگی می کنیم مدیون آنانیم.
مدیون حماسه هایی که آنان آفریدند.
یادمان نرود که ما هنوز باید جواب بدهیم که:
بعد از شهدا چه کردیم. بعد از شهدا چه کردیم...؟؟؟؟
نوشته های دیگران()