• وبلاگ : جرعه
  • يادداشت : كي گفته شهدا اين قدر نازنين بودند؟
  • نظرات : 2 خصوصي ، 5 عمومي

  • نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    تازه اين متن رو خوندم

    الان حرفي ندارم چون ذهنم ... نه دلم بايد بيشتر به اين نوشته فكر كنه اما آدم وقتي يكي حرفشو ميزنه چقدر دلش آرو م ميشه تو روانشناسي فكر كنم به اين ميگن همدلي كه به ادم حس خوبي ميده شما ها بهش چي ميگين !؟؟

    كشيدند در كوي دلدارها

    ميان دل و كام ديوار ها

    چه فرهاد ها مرده در خاك ها

    چه حلاج ها رفته بر دارها

    پرستش به مستي است در كيش مهر

    برونند زين حلقه هوشيارها .......................

    يا حق

    سلام! خوبيد؟

    بازم شرمندمون كردين .نمي دونم چرا اينجوري ميشه!!

    khasteh7.persianblog.com

    اين وبلاگ اصلي منه ....اين دفعه آدرسشو اينجا نوشتم ....

    بازم ممنون

    التماس دعا

    پاسخ

    با سلام. فکر مي کنم براي اينکه اسم وبلاگتون رو درست بنويسه بايد گزينه ذخيره مشخصات شما در اين دستگاه رو پاک کنيد...

    سلام!
    ممنونم از حضورتون

    راستش من آدرس وب امو اشتباهي نوشته بودم .اين يكي رو بايد مي نوشتم نه اون.....به هر حال توفيق اجباري بود و خوشحالم كرديد

    اگر اشكالي ندارد و اجازه ميديد،‏من اين پستتون رو با ذكر منبع ازش استفاده ميكنم .ايرادي كه نداره؟

    يا علي

    التماس دعا

    سلام اين نوشته رو قبلا توبلاگ توهم خونده بودم ولي دوباره خوندم ادم وقتي اين نوشته رو ميخونه از خودش خجالت ميكشه ما سالهاس داريم از خودمون خجالت مي كشيم بابت اومدن ورفتن چهلم وعاشورا وتاسوعاي حسيني دست به سينه بودن ما بابت اينكه وقتي قدم پا به گلزار شهدا مي ذاريم مي پرسن خون ما رو چه كردي ميگيم هيچي!!!خودم رو ميگم نميدونم كي ميخوام ادم بشم كي ميخوام ياد بگيرم كه بفهمم حسين شهيد يعني چي

    احسنت

    التماس دعا...